سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

 

پرسش نهم

سربازیِ اجباری، و نیروهای مسلّح بانوان

مرجع عالیقدر و زعیم گرانقدر تشیّع؛

سلام علیکم؛

برایم دو شبهه پیش آمده که خواهشمند است جواب آن را مرقوم فرمایید:

1. آنچه روشن است اینکه در منابع دینی، هیچ مستمسک و مستندی برای نظام اجباری سربازی نمی‌بینیم، نه در کتاب و سنّت، و نه در عصر بعد از پیامبر|، و باور بسیاری این است که اجبار انسان‌های آزاده به سربازی، مغایر با اصل آزادی و کرامت انسان است که خداوند آن را آزاد آفریده است، و نعمت اختیار را به او مرحمت کرده است، و هیچ‌کس و هیچ نظامی حقّ ندارد این آزادی را سلب کند، و اختیار را از او بگیرد. در کشور ما، نظام اجباری سربازی که از بقایا و آثار دوران حکومت‌های خودکامه و استبدادی پادشاهان است، هنوز به قوت خود باقی است، و جوانان ایرانی با اکراه، چاره‌ای جز پذیرش این اجبار ندارند.

شایسته بود در نظام اسلامی و مردم‌سالار جمهوری اسلامی ایران در این امر، تجدید اساسی ‌کنند، و این اجبار برداشته ‌شود،

 

و همچون بسیاری از کشورها، خدمت در نیروهای مسلّح در تمام سطوح آن، به صورت اختیاری، و پرداخت حقّ‌الزحمه با انتخاب آزاد افراد جامعه صورت بگیرد.

2. پرسش دیگر، به‌کار گرفتن زنان و بانوان در نیروهای مسلّح است، که دغدغه‌های بسیاری را با خود به همراه دارد. در صدر اسلام به‌ویژه حیات طیّبه پیامبر اسلام(ص)، و با وجود جمعیت کم مسلمانان، آن‌حضرت هیچ‌گاه از زنان مسلمان نخواستند، و به آنان اجازه ندادند که مسلّح شوند، و به میدان معرکه بیایند، البته حضور زنان پشت جبهه جهت تدارکات و کمک و امداد سابقه دارد، از روایات صحیح ثابت است که زنان عصر رسول اکرم(ص) اجازه شرکت در جهاد را خواستند که آن حضرت اجازه ندادند، و فرمودند:

«جِهَادُکُنَّ الْـحَجُّ».[1]

امّا امروزه در کشور ما، زنان در نیروهای مسلّح استخدام می‌شوند و گاه در شبکه‌های تلویزیونی شاهد پخش تمرین‌ها و رژه نظامی آنها هستیم.

درحالی‌که تجربه کشورهایی که پیش از کشور ما اقدام به جذب زنان در نیروهای مسلح کرده‌اند، تجربه درس‌آموز و

 

تکان‌دهنده‌ای است، و از فساد و ناهنجاری‌های بسیاری حکایت دارد، به‌طورمثال به وضعیت بسیار تأسف‌بار زنان در نیروهای مسلّح آمریکا می‌توان اشاره کرد که صدای بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران خود آمریکا را نیز در آورده است، و مخالفان بسیاری دارد.

 

[1]. احمد بن حنبل، مسند، ج6، ص71، 165 ـ 166؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج8، ص72؛ بیهقی، السنن الکبری، ج4، ص326؛ ج9، ص21.

نويسنده: