س768. آیا منزل مسکونی که شخص فقط همین ملک را دارد و ملک دیگری ندارد، جزء مستثنیات دین است یا خیر؟
ج. منزل مسکونی از مستثنیات دین است. والله العالم
س769. احتراماً مستدعی است نظر صریح حضرتعالی را در مورد مسائل مطروحه ذیل بیان فرمایید:
1. نظر به اینکه در بعضی از محکومیتهای مالی مثل مطالبه طلب و... در مرحله اجرای حکم صادره محکومله ساختمان مسکونی محکومعلیه را جهت استیفاء، محکوم به معرفی و تقاضای توقیف و فروش آن را مینماید و این در حالی است که علیرغم اینکه در فقه اسلامی ساختمان مسکونی جزء مستثنیات دین شناخته شده، در مقررات
جاریه ساختمان مسکونی جزء مستثنیات دین به حساب نیامده است. لذا بفرمایید در چنین مواردی 1. توقیف 2. فروش آن، از نظر حضرتعالی چه حکمی دارد؟ و اگر جزء مستثنیات دین است راه احراز اینکه ساختمان مسکونی در شأن و منزلت محکومعلیه میباشد یا خیر چیست؟ در مورد ماشین سواری و تلفن که عرفاً برای بعضی از اشخاص از لوازم زندگی (نه وسیله کسب) میباشد نظر حضرتعالی چیست؟
ج. خانه مسکونی در خور شأن و همچنین لوازم مورد نیاز عرفی برای محکومعلیه جزء مستثنیات دین است و راه احراز در حد شأن بودن حکم عرف محل است یعنی کسانی که با محکومعلیه آشنایی دارند و او را میشناسند و حدود موقعیت و وجهه او را میدانند؛ اگر خانه و اشیای مذکور را در شأن او بدانند بهطوریکه اگر خانهای که دارد کمتر از خانهای که فعلاً دارد باشد، و یا مثلاً ماشین سواری و تلفن نداشته باشد برای او نقص محسوب بشود برای اثبات شأن او کافی است. والله العالم
2. آیا با این فرض که ساختمان مسکونی جزء مستثنیات دین باشد، آیا به محض تقاضای محکومله باید اقدام به رفع توقیف ساختمان معرفی شده نمود تا در صورت اعتراض محکومعلیه به توقیف ساختمان مراتب بررسی و سپس حکم رفع توقیف صادر گردد یا اینکه اصل توقیف از نظر شرعی اشکال دارد و نیاز به اعتراض محکومعلیه نمیباشد؟ مستدعی است نظر شریف خود را صریحاً بیان فرمایید.
ج. در فرض سؤال، اصل توقیف جایز نیست. والله العالم