اعتراف همگان به عجز از وصف علی(ع)
وَمَاذَا یَقُولُ النَّاسُ فی مَدْحِ مَنْ أَتَتْ
مَدائِحُهُ الغَرّاءُ فـی مُحْکَـمِ الذِّکْرِ[1]
کــتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنند سر انگشت و صفحه بشمارند
از آن شخصیت عظیم که بعد از رسول خدا(ص) اشرف کلمات الهیّه،
اکبر آیات ربّانیه، ادلّ دلایل جامعه، اتمّ براهین ساطعه، وسایل کافیه و مظهر العجائب ومعدن الغرائب است و مالک کلّ عظمتهای انسان مافوق و برتر و خلیفة الله برحقّ است و دوستی او عنوان صحیفه مؤمن[2] و علامت طهارت مولد است،[3] اگر انسان، همه زبانهای گویا را در دهان داشته باشد و با هرکدام از آنها جاودانه مدح و ثنا بگوید، از حرف نخستین مدح او، بیشتر نخواهد گفت و زبان حالش این شعر خواهد بود:
ایـن شرح بینهایت کز وصف یار گفتند
حــرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد
[1] . «مردم چه چیزی میگویند در مدح و ستایش کسی که ستایشهای درخشان او در قرآن آمده است».
[2]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج5، ص177؛ ابنمغازلی، مناقب، علی بن ابیطالب× ص198؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص3؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج5، ص230؛ ابنبطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار، ص370؛ ابنشاذان قمی، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین×، ص66؛ سیوطی، الجامع الصغیر، ج2، ص182؛ متقی هندی، کنز العمال، ج11، ص601؛ مجلسی، بحار الانوار، ج39، ص284، 305.
[3] . جزری، اسنی المطالب، ص57 ـ 58؛ امینی، الغدیر، ج3، ص26؛ ج4، ص322؛ مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، ج7، ص266؛ ج21، ص366 ـ 367.