مطابق آنچه بيان گرديد، بناي شرع بر تسهيل و آساني است؛ پس، اين سؤال مطرح است كه چرا تكاليف دشوار ـ كه به بذل مال و جان نياز دارد ـ در شرع بسيار است؟
در پاسخ بايد گفت: اگرچه بذل جان و فداكاري آسان نبوده و بذل اموال نيز بر كساني كه از خصلت سخاوت محروماند و از همدردي با همنوع، لذّت نبرده و آن را پرداخت غرامت و ضرر ميپندارند، دشوار است؛ امّا براي تحصيل مقاصد مهم و يا دفع مفاسد بزرگ، تحمّل اين زحمات، گوارا و موافق با فطرت است و وقتي اين تكاليف به نوع بشر عرضه شود، همه با صرفنظر از توجّه به خود، انجام آن را لازم و از اصول و نواميس كمال و بقاي نظام اجتماع ميدانند. اينگونه تكاليف، خلاف يُسر و آساني نيست؛ بلكه تأمينكننده آن نيز است.
درضمن آيات راجع به روزه ماه رمضان، اين جهت سهولت دين اعلان گرديده و نشانگر آن است كه در تشريع روزه هم اين موضوع رعايت شده است.
روزه بر نفوس معتاد به صرف غذا سخت بوده و به نوعي، رياضت است؛ چرا كه مانند هر رژيم تربيتي ديگر، با هواينفس انسان سازگار نيست؛ ولي اين ناسازگاري مثل ناسازگاري دارو با اشتهاي بيمار است و قبولنكردن ذائقه و تنفّر مزاج بيمار، بهواسطه طعم داروست؛ ولي فطرت، وجدان و عقل بيمار، خوردن اين دارو را پذيرفته و تحمّل زحمت آن را لازم ميداند و سر باز زدن از خوردن آن را ناپسند و نابخردي ميشمارد؛ بهطوريكه اگر بيمار از خوردن آن دارو خودداري كند، پرستار ـ كه عقل و فطرتش پابرجاست ـ آن را بهزور به او ميخوراند.
امّا اگر دارويي زيانآور بود، نبايد آن را به بيمار خورانيد و يا اگر خوردن آن دارو، ناراحتكننده است، ولي قابل تبديل به داروي ديگر ميباشد، پزشك حاذق آن را به داروي ديگر تبديل مينمايد و يا اگر تغيير زمان آن، مصلحت مهمّي داشت، وقت آن را تغيير ميدهد.
خداوند متعال درضمن بيان احكام روزه، دستور فرموده است كه مسافر و بيمار در وقت ديگر ـ كه اين دو عذر را ندارند ـ روزه بگيرند. سپس ميفرمايد:
«خدا برای شما آساني ميخواهد».
خداوند در روزه نيز، سختگيري و دشواري نخواسته و بهطوركلّي هدف تكاليف، تنگگرفتن بر مردم و به دشواري انداختن آنان نيست؛ بلكه خدا نسبت به بندگانش رئوف و مهربان است؛ آساني امور آنها را ميخواهد و سختگيري بر آنان را اراده نفرموده است.
اگرچه اصل مذكور، درضمن احكام روزه بيان شده، امّا اصلي كلّي است كه در تمام موارد ديگر هم منظور شده و تذكّر آن درضمن احكام روزه، به اين دليل است كه: بسا بعضي نادانان و ناپختگان گمان كنند كه در تشريع روزه بر مكلّفين سختگيري شده است و ازاينرو خداوند براي دفع اين توهّم فرموده است:
بيشك اگر مراد خداوند از روزه به دشواري افكندن بندگان بود، از بيمار و مسافر و پيران سالخورده، وجوب آن برداشته نميشد.
پس، اي برادر مسلمان! سپاس خداي را بهجا آور و نعمت اسلام را قدر بدان و در ماه رمضان، فرمان او را به جان و دل پذيرا شو!
مبادا كه از آمرزش خدا در اين ماه محروم بماني:
مبادا بدون عذر شرعي روزهات را افطار كني و با امر الهي در اين ماه عزيز مخالفت كرده و معصيت نمايي و مشمول اين حديث شريف گردي:
«كسي كه روزي از ماه رمضان را [بدون عذر] افطار كند، روح ايمان از او بيرون خواهد رفت».
[1]. صدوق، معانیالاخبار، ص281؛ ابن ابیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج1، ص220؛ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج26، ص14. «زیان و زیانرساندن در اسلام نیست».
[2]. صدوق، التوحید، ص353؛ همو، الخصال، ص417؛ مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص280؛ ج5، ص303؛ ج22، ص443؛ ج55، ص325؛ ج108، ص71. «از امت من نه چيز برداشته شده...».
[3]. احمد بن حنبل، مسند، ج4، ص417؛ بخاری، صحیح، ج1، ص25؛ ابن ابیجمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج1، ص381. «آسان بگيريد و سخت نگيريد و گشادهرویی کنید و خشونت نکنید...».
[4]. متقی هندی، کنزالعمال، ج11، ص 445؛ فیض کاشانی، الوافي، ج6، ص69؛ مجلسی، بحارالانوار، ج30، ص548. «مبعوث شدم به دين خالص آسان».
[5]. بقره، 185.
[6]. بقره، 185.
[7]. صدوق، الامالی، ص154؛ همو، عیون اخبارالرضا×، ج2، ص265؛ ابنطاووس، اقبالالاعمال، ج1، ص26. «پس شقي و بدبخت کسي است که در اين ماه باعظمت (ماه رمضان) از غفران و بخشش الهي محروم شود».
[8]. صدوق، ثوابالاعمال، ص236؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص118؛ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج10، ص246، 251؛ فیض کاشانی، الوافي، ج7، ص41.