سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

نمونه‌ای از دعاها

این دعاها و به‌خصوص، دعاهایی كه در قرآن مجید است، همه نور، ایمان، سیر الی الله و فراغت و خلاصی از علایق دنیّه دنیویه و حظوظ نفسِ بهیمیه، ارتقای به درجات ملكوتیه و خوض و غور در بحار رحمت و مغفرت و بركات حقیقیه است كه امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) در یكی از مناجات‌هایش، به درگاه خداوند عرض می‎كند: «یَا مَنْ حَازَ كُلَّ شَیْءٍ مَلَكُوتاً وَقَهَرَ كُلَّ شَیْءٍ جَبَرُوتاً، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَوْلِجْ قَلْبِی فَرَحَ الْإقْبَالِ إِلَیْكَ وَأَلْحِقْنِی بِمَیْدَانِ الْمُطِیعِینَ لَكَ».[1]

این دعا را كه می‎خوانیم، می‎فهمیم كه اگر ما خود می‎خواستیم از خدا چیزی بخواهیم، هرگز این مطالب بزرگ را نمی‎یافتیم‌؛ حاجت خود را به این مطالب و مراتبی كه در این دعا است درك نمی‎كردیم و به همان طلبِ یك سلسله حوایج جسمانی و دنیایی، بسنده می‎كردیم.

 

آن حضرت در جریان همین حال حضور و نیایش، دیگر باره چنین در درگاه خدا، زبان به دعا می‎گشاید:

«یَا مَنْ قَصَدَهُ الضَّالُّونَ فَأَصَابُوهُ مُرْشِداً وَأَمَّهُ الْخَائِفُونَ فَوَجَدُوهُ مَعْقِلاً، وَلَجَأَ إِلَیْهِ الْعَابِدُونَ فَوَجَدُوهُ مَوْئِلاً،  مَتَی رَاحَةُ مَنْ نَصَبَ لِغَیْرِكَ بَدَنَهُ وَ مَتَی فَرَحُ مَنْ قَصَدَ سِوَاكَ بِنِیَّتِهِ، وَ إِلَهِی قَدْ تَقَشَّعَ الظَّلَامِ وَلَمْ اَقْضِ مِنْ خِدْمَتِكَ وَطَراً وَلَا مِنْ حِیَاضِ مُنَاجَاتِكَ صَدَراً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِی اُولِی الْأَمْرَیْنِ بِكَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».[2]

دعاهای صحیفه مباركه علویه و صحیفه كامله سجادیه و صحیفه ثانیه و ثالثه و رابعه و سایر ادعیه ماثوره، از اهل‌بیت^ همه مشتمل بر مضامین جامع، معرفت‌آموز، بصیرت‌افزا و تربیت‌بخش است، روح را نشاط می‎بخشد، قلب را جلا و صفا می‎دهد، تیرگی‌ها

 

را می‎زداید و به شوق و اشتیاق شخص، برای سیر در عوالم معنا و حقیقی می‎افزاید.

از دعاهای جامع، طلب توفیق، عافیت، مقام یقین، تفویض، تسلیم، توكل و رضا است.

در دعاهایی مثل دعای مكارم‌الاخلاق، آنچه فطرت پاك و نیاز واقعی دعاكننده است، از خدا خواسته می‎شود و در همه آنها، انسان، هركس و هر شخصیت و صاحب هر مقام و فضلیتی كه باشد، خود را ناچیز و سراپا فقر و احتیاج می‎بیند، در برابر خداوند غنی بالذات و كامل بالذات، تا می‎تواند عرض حقارت و ضعف و مسكنت می‎نماید. با این حال خود را قوی و قدرتمند و پیروز و شكست‌ناپذیر می‎سازد و با سلاح دعا، خود را در مقابل خطرناك‎ترین تیرهای حوادث مسلح می‎كند.

اهل دعا را توفان‎های بلا بیچاره نمی‎نماید و سختی‎ها و شداید از پای در نمی‎آورد‌؛ یأس و ناامیدی بر آنها چیره نمی‎شود‌؛ رجا و امید آنها به خدا و حول و قوه خداست‌؛ با مِثل این دعا: «اَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُكَ إِیْمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَیَقِیناً صَادِقاً حَتَّی أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِی وَرَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی»،[3] مقاوم و توانا، با سرپنجه ایمان و

 

یقین، بر همه مشكلات فایق می‎شوند و از مواضع ایمانی خود عقب‌نشینی ندارند‌؛ ﴿حَسْبُنَا اللّٰهُ  وَ نِعْمَ الْوَكیلُ﴾[4] و ﴿أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللّٰهِ‏﴾[5] و ﴿إِنَّا للّٰهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ﴾[6] و «لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ»[7] همه نقاط ضعف آنها را به قدرت مبدل می‎نماید‌؛ یا مثل این دعا، به لفظ كوتاه و مختصر و به مضمون جامع و پر از معنا و معرفت، كه برحسب روایات حضرت رسول اكرم| به دخترش، سیدة نساءالعالمین، تعلیم داد: «یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغِیثُ فَلَا تَكِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ، وَ أَصْلِحْ لِی شَأْنِی كُلَّهُ»،[8]  دعاكننده، خود را در حفظ و حراست خدا و در حمایت عنایت او می‎بیند و از هر كمی و كاستی و ضرر و زیان، بی‎بیم و هراس می‎شود.

اصلاً دعا و خواندن خدا، خودش و حقیقتش، از حوایجی كه می‎خواهم مهم‎تر و فیض‌بخش‎تر است. همه چیز و همه حوایج، كوچك و بزرگ، حقیر و كبیر را، باید از خدا خواست كه آنچه در آن خواستن و خواندن است، عین اجابت و به مطلب رسیدن است.

 

خوشا به حالِ بخت یارانی كه همواره با دعا با او در ارتباط و راز و نیازاند و بدا به حال آنهایی‌كه از توفیق دعا و لذت دعا بی‎نصیب‌اند، حقیقت عبادت و پرستش خدا، دعا است.

قالَ اللهُ تَعَالَی: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی  أَسْتَجِبْ لَكُمْ‌ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ﴾.[9]

در حدیث است: «اَلدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛[10] دعا لب و مغز عبادت است.

و هم در روایات شریفه است كه از حضرت امام صادق× سؤال شد كه دو نفر با هم شروع به نماز كردند و با هم از نماز، فراغت یافتند. یكی از آنها دعایش در نماز بیشتر بود و دیگری قرائتش، فضیلت كدام بیشتر است؟ فرمود: هر دو با فضیلت است. سؤال‌كننده عرض كرد: می‎دانم هر دو بافضیلتند، كدام افضل است؟ فرمود: آنكه دعایش بیشتر است، افضل است‌؛ «هِیَ وَاللهِ الْعِبَادَةُ هِیَ وَاللهِ أَفْضَلُ».[11]

از خداوند متعال، مسئلت می‎نماییم كه دل‌های ما را به انوار شوق و علاقه به دعا منوّر فرماید و حال اقبال به دعا به ما عطا فرموده، هماره

 

و در همه حالات، ما را از بركات دعا مستفیض فرماید و به‌خصوص با توفیق دعا برای حضرت بقیة‎الله، ولی عصر - ارواح العالمین له الفداء -  و طلب تعجیل در فرج و ظهور آن حضرت، ما را قدردان نعمت ولایت آن صاحبِ زمان و ولیّ دوران، قرار دهد.

 2. ان‌شاءالله، اگر خدای سبحان در عالم قیامت به جنابعالی مقام شفاعت عنایت نمود، آیا بنده را شفاعت خواهید كرد یا خیر؟

و در خاتمه، ضمن تقاضای پند و اندرز، از جناب‌عالی استدعا دارم كه جواب را با دستخطّ شریف و مُهر مبارك، مزیّن فرمایید.

 

[1]. قطب راوندی، الخرائج و الجرائح ، ج1، ص266‌؛ مجلسی، بحارالانوار، ج84، ص231. «اى آن‌كه ملكوتش همه‌جا را فرا گرفته و جلال و بزرگی‌اش بر هر چیز ، چیره است. بر محمد و آل محمد درود فرست و دلم را با نشاط توجه به‌سویت پر و مالامال کن و مرا به میدان‌های فرمان‌برانت پیوند ده».

[2]. قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص 266؛ مجلسی، بحارالانوار، ج46، ص40، 77. «اى آنكه راه‌گم‌کرده‌ها به‌سوی او روی آورند پس او را راهنما و ارشادکننده می‌یابند و بیمناكان، و ترسیده‌ها آهنگ او کنند و او را پناهگاهى استوار یابند، و نیایش‌گران به‌سوی او پناه برند و او را تكیه‎گاه خویش می‌بینند. خدای من چه وقت است راحتى کسی، که بدن خود را برای  غیر تو به رنج و زحمت اندازد و چه زمانی برای آن‌كه غیر تو را در نیت بگیرد، شادمانی و خوشحالی دست می‌دهد! خداى من! تاریكى [شب] پراکنده و باز شد من هنوز از خدمت تو سیر نشده و به حاجت خودم نرسیده‌ام و از برکه‌های مناجات با تو سیراب نشده‌ام. بر محمد و خاندانش درود فرست و از میان برآورده ساختن حاجتم و یا بى‎نصیب کردن من آنچه را که نزد تو برتر است برای من انجام ده‌؛ اى مهربان‌ترین مهربانان!».

[3]. صحیفه سجادیه، ص234‌؛ طوسی، مصباح‌المتهجد، ص565، 598؛ کفعمی، المصباح، ص294، 601. «بارخدایا! از تو ایمانى می‌خواهم که در جان و دلم فرو ریزی و یقینى راستین تا بدانم كه هیچ چیز جز آنچه تو برایم نوشته‎اى به من نمى‎رسد و مرا به آنچه از زندگى، مقدّرم نموده‎اى ، خشنود ساز».

[4]. آل‌عمران، 173‌. «خدا ما را بس و چه نیكو كارسازى است».

[5]. غافر، 44‌. «كارم را به خداوند واگذار مى‎كنم».

[6]. بقره، 156. «ما از خداییم و به خدا باز مى‎گردیم».

[7]. مجلسى، بحارالانوار، ج 71، ص 160.

[8]. نسائی، السنن‌الکبری، ج6، ص147‌؛ نیز ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک، ج1، ص545؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، ج10، ص117؛ متقی‌هندی، كنزالعمّال، ج2، ص239، ح3918. «اى زنده پاینده! به رحمت تو پناه می‌برم و از تو یاری می‌طلبم قدر یك چشم به هم زدنی مرا به حال خود وامگذار و تمام كارهایم را اصلاح كن».

[9]. غافر، 60. «و پروردگارت گوید مرا به دعا بخوانید تا برایتان اجابت كنم، بی‌گمان كسانى كه از عبادت من استكبار می‌ورزند، به‌زودی به خوارى و زارى وارد دوزخ شوند».

[10]. ترمذی، سنن، ج5، ص125؛ قطب راوندی، الدعوات، ص18؛ حر عاملى، وسائل‌الشیعه، ج4، ص 1086- 1087.

[11]. مغربی، دعائم‌الاسلام، ج1، ص166؛ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ج2، ص104؛ حرعاملی، وسائل‌الشیعه، ج4، ص1020. «به خدا سوگند دعا خودش عبادت و بندگی است دعا عمل برتر است».

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: