امّا مسئله اوّل، بسيار باعث تأسف است كه غربزدگي در جامعه مسلمان به اين حد رسيده باشد كه دختري كه در يك خانواده و محيط مسلمان و موحّد پرورش يافته، و صداي توحيد اذان و الله اكبر و شهادتين را همواره شنيده است، تا اينگونه خود را باخته، و پيرو بيگانه باشد كه به مجسمه سگ يا صليب، كه مفاد مسيحيت و حرام است، اظهار علاقه نمايد، و به پند و راهنمايي پدر و مادر مهربان توجه نكند.
اين علاقهها نشانه احساس شخص به ضعف خود در برابر ديگران است كه تصور ميكند با اين گرايشها نقطهضعف برطرف ميشود؛ درحاليكه اين خود عين اظهار و آشكار كردن نقطهضعف، انحراف فكر و بالغ نبودن روح است، كه بهجاي علاقه به كمالات و ارزشهاي انساني، به اينگونه امور، كه از عادات پوچ و زشت بيگانگان است، توجه كند و با توجّه به اينكه تلقينات و تبليغات گمراهكننده سمعي و بصري و بعضي مطبوعات كه در اختيار دوشيزگان و بانوان گذارده ميشود، اين علايق را ايجاد و تقويت مينمايد، و اين روشهاي بيارزش و زيانبخش را به آنها تعليم ميدهد، گمان ميكنم در اين موضوع بيشتر از اين توضيح لازم نباشد و شما و هر بانوي با فكرِ
ديگر، اگر مطالعه بنمايد، آگاه و ملتفت ميشود كه اينهم، آثار و نقشههاي شوم ضد اسلام و دور كردن مسلمان، از حريم هدايتهاي اسلام است.