سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

تشویق اسلام به ازدواج جوانان

همین مسئله مشكل جنسی را كه تذكر داده‎اید، دین مقدس اسلام بسیار مهمّ دانسته، به حلّ آن تشویق و ترغیب كرده، ازدواج را در جامعه اسلامی از بنیان‌های بسیار مقدس و محبوب خدا معرفی نموده و تا آنجا آن را حلال مشكلات جوانان شمرده، كه فرموده‎اند: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»[1] و سعی در انجام آن را بین دو نفر، به‌قدری موجب اجر و ثواب معرفی كرده‎اند كه به هر قدمی كه شخص برای رفع این مشكل، از زندگی كسی بردارد یا كلمه‎ای كه بگوید، ثواب یك سال عبادت، كه شب‎هایش را به نماز و روزهایش را به روزه به‌سر برده باشد، مقرر شده است.

 

در رشته‎های دیگر، تعالیم عالیه اسلام، همگان و به‌خصوص جوانان را تا حدّ ممكن بیمه می‎سازد و از آسیب‎پذیری دور می‎نماید.

طبع و نشر مقالات، مجلات، روزنامه‎ها، رمان‌ها، فیلم‌ها و برگزاری بازی‌ها، مسابقاتِ فسادانگیز، مطالعه، دیدن، نقل و گفتن آنها و گرایش به لهوولعب،  موسیقی و قمار، سرگرمی‎های مضرّه، مجالست‎ها، همنشینی،  مصاحبت با اشخاص فاسدالاخلاق، همه را، ممنوع فرموده‌؛ سلامتی، مانند اینكه برای سلامت بدن و حفظ سلامتی و بهداشت، هم اسلام و هم تعالیم بهداشتی، بسیاری از كارها و خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها را ممنوع كرده‎اند و از سوی دیگر نشر و طبع مقالات و كتاب‌های مفید و پرورش‌دهنده عقل، فكر، روح و اشعار و تفریحات سالم، سازنده و مجالست و مصاحبت‎های گوناگون را تشویق و ترغیب فرموده‎اند و از بیكاری و بطالت كه خود نیز، خواه قهری و غیر اختیاری یا اختیاری باشد، نظر به مشكلاتی كه می‎آفریند، سخت نكوهش شده و از كار و عمل و تلاش و فعالیت، مدح و ستایش شده است.

به عقیدة ما، همه راه‌حل‎ها را، اسلام بیان فرموده است، و اگر نگوییم  همه، اغلب مشكلات، برای پیاده نشدن این راه‌حل‎ها است.

یك جامعه اسلامی جامعه‎ای است كه موجبات سعادت جوانان و نوجوانان، در حد ممكن در آن فراهم شده و از اسباب و وسایل انحراف پیراسته و منزّه باشد.

بنابراین همه باید اقدام كنیم، چه آنهایی كه مدیریت‌هایی در جامعه

 

دارند و به‌خصوص، آنهایی كه بر وسایل تبلیغی سمعی و بصری، به‌عنوان امین، برگزیده شده‎اند، باید حفظ این امانت را كه از اعظم امانات است، بسیار مهم بدانند و كوتاهی در آن را از بدترین خیانت‎ها به مردم، اسلام، كشور و به جامعه بدانند‌؛ باید افراد مهذّب، آگاه و ظاهرالصّلاح، در همه پست‌های این كارها، گمارده شوند.

مطبوعات و جراید، همه‌وهمه وظایف‎شان سنگین است. این‌گونه كه بسیاری تلقی می‎كنند، نیست. باید جوانان را با مساجد یا مجالس وعظ و هشدارهای اخلاقی، با مطالعه كتاب‌های آموزنده و صحیح دینی، با تواریخ سودمند، با تفسیر قرآن مجید، با مجالس دعا در خط صلاح و فلاح و رستگاری نگاه داشت و خودِ آنها هم كه بیشتر آگاه و متوجه هستند، باید در خطّ اصلاح خود و هم‌سنّ و سالان خود تشریك مساعی و بذل فداكاری و كوشش كنند.

باید اخلاق اسلامی، زهد، آزادگی، پارسایی، قناعت، شجاعت و خودشناسی را به آنها آموخت كه بدانند خود را به هر جریان و هر وضع نفروشند.

و این كلامِ معجز نظامِ امیرالمؤمنین× را همیشه مقابل چشم دل خود قرار دهند:

«أَلَا حُرٌّ  یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا»[2]، تا بدانند كه انسان بالاتر از این است كه اسیر شهوات،

 

مادیات، افكار و اعمال شیطانی شود و مثل این اشعار را كه:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت

 

 

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیت

 

 

زمزمه نمایند.

بحمد الله در معارف شیعه و فرهنگ غنی ما، بیش از آنچه تصور شود، به جوانان و پسران و دختران، ارایه طریق شده است‌؛ آیات قرآن كریم، آن‌همه احادیث شریفه و این دعاهای انسان‎ساز عالیة‎المضامین و این كتاب‎ها و اشعار و مقالات.

باید جوان‌ها را به این فرهنگ غنی متوجه كرد تا بخوانند و هم عظمت دین خود را بدانند و فرهنگ دینی اسلام را بشناسند و هم خود را بسازند، جوان‌ها و همه را باید به حسابرسی و محاسبه اعمال راهنمایی كرد تا همیشه در مقام تحصیل ترقی و كمال، بیشتر باشند.

بالاخره آقای محترم جوان عزیز نوزده ساله كه الحمد لله از این همه آگاهی و دانایی برخوردارید و شمّه‎ای از آن را در این نامه به قلم آورده‎اید!

من به شما تبریك عرض می‎كنم و از خداوند متعال می‎خواهم كه مثل شما را، كه در جوانان و نوجوانان مسلمان، زیاد است، زیادتر و بیشتر بفرماید.

 

[1]. كلینى، الكافى، ج5، ص329‌؛ صدوق، من ‌لا یحضره الفقیه، ج3، ص383؛ حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج14، ص5. «آن‌كس كه ازدواج كند، نصف دینش را حفظ كرده است».

[2]. نهج‎البلاغه، حكمت456. ‌ «آیا آزاده‎اى نیست كه این دنیا را كه ناچیز و بی‌ارزش است، به اهلش واگذارد. به‌راستى‌كه جز بهشت، هیچ چیزی قیمت جان‌هایتان نیست پس جان‌هایتان را به چیزی غیر از بهشت ، نفروشید».

موضوع: 
نويسنده: