این شناخت، عبد را وادار به تحصیل و دانستن موارد رضای او میكند و آن امر، ممكن نیست؛ مگر به شناختن كسانی كه خداوند آنها را حجّت و واسطه فیض بین خود و بندگانش قرار داده است، زیرا آنها موارد رضا و سَخَط خداوند را میدانند. جز آنها هیچكس نمیداند چه اموری موجب رضای خدا و طاعت او و چه چیزهایی عصیان و مخالفت اوست. این بزرگواران نظر به قابلیّتی كه دارند، خزاین علوم الهی و امنای خداوند، هستند و هرچه انسان بیشتر تأمّل در اخلاق، حالات، اعمال و بیانات آنها كند، معرفتش به خود آنها و به خداوند بیشتر میشود.