وظیفه معلم و استاد هم، این است كه با دانشجو و دانشآموز، با
حلم، بردباری، مهر و رأفت رفتار نماید، از لغزش و خطای آنها چشم بپوشد، و با زبان نرم و ملاطفت، اشتباهات آنان را تذكر دهد.
رابطه شاگرد و استاد، رابطهای معنوی است كه هیچگاه فراموش نمیشود. در حدیث است: «تَوَاضَعُوا لِمَنْ تَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ الْعِلْمَ وَلِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ»،[1] این حدیث هم توصیه به شاگرد است كه با فروتنی و تواضع، از استاد، احترام و تكریم نماید و هم تعلیم به معلّم است كه با مهر، محبت و تواضع، شاگرد را به فرا گرفتن علم و دانش تشویق نماید تا دانشجو به تحصیل علم و معرفت رغبت و میلش بیشتر شود و با اشتیاق، هر كجا اشتباهی دارد، به معلّم مراجعه نماید.
اما در مورد سؤال، وظیفه دانشآموزان این است كه طوری رفتار نمایند كه موجب خشم معلم نشود و در مقام تلافی نسبت به معلم بر نیایند، و «جورِ استاد، به ز مِهرِ پدر» را مراعات نمایند، و وظیفه مدیریت آموزشگاه و مسئولین، اشراف بر جریان وضع تعلیم، تدریس، اخلاق و رفتار معلّمان، اساتید و كلیه امور آموزشگاه است كه اگر از اینگونه بدزبانیها و نواقص و برخوردهایی كه در روحیه دانشآموزان و اخلاق آنها اثر میگذارد، مشاهده شود، به معلّم بهطور خصوصی، نه در برابر دانشآموزان، انعكاس سوء این برخوردها را
تذكر دهند و او را به حُسن اخلاق، عفّت زبان و حفظ شأن معلّم توصیه نمایند و محیط آموزشگاه را از این نواقص مصونیت دهند.
والله العالم
لطفالله صافی
[1]. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص202؛ طبرسی، مشكاةالانوار، ص242. «در برابر آنانكه علم را از آنها فرا مىگیرید و نیز آنها كه دانش مىآموزند، تواضع كنید».