حوادث كوفه و بیوفایی مردم نشان داد كه تشكیل حكومت اسلامی در آن شرایط میسر نیست و راه دفع خطرات از اسلام، خودداری از بیعت و تسلیم، استقامت، تدارك انقلاب فكری، تهییج احساسات، فداكاری و بی اثركردن برنامه های تخریبی بنی امیه است.
خلاصه جواب این است كه با حساب دقیق، نجات اسلام با یكی از این دو راه ممكن بود:
نخست: تشكیل حكومت اسلامی و بركناركردن یزید.
دوم: فداكاری در راه امتناع از بیعت و تسلیم و استقبال از شهادت و مظلومیت فوقالعاده؛ از آنجا كه راه اول بهعلّت ناپایداری مردم به نتیجه نمیرسید، امام(علیه السلام) از آغاز كار، راه دوم را انتخاب كرد، و برای اتمامحجت تا وقتی پیمانشكنی مردم كوفه، علنی و آشكار نشده بود از راه مشترك بهطرف مقصد دوم میرفت.
پس تشكیل حكومت اسلامی اگرچه هدف عالی و مقصد مقدسی بود كه طلب آن، از مقام امامت و عصمت حسین(علیه السلام) چیزی كم نمیكرد، بلكه قیام برای آن نیز از جانب آن حضرت بجا و سزاوار بود؛ اما چون شرایط آن موجود نبود، با علم امام به واقع و پیشبینی آینده، نمیتوان آن را از علل و اسباب قیام شمرد.