دوايي كه بر زخم و مانند آن ميگذارند يا چيزي كه با آن زخم و شكستگي را ميبندند، «جَبيره» نام دارد.
مسأله88. شخصي كه بر اعضاي وضويش، زخم يا شكستگي است، اگر بتواند بهطور معمول وضو بگيرد، بايد چنين كند؛ مثلاً روي زخم باز است و آب برايش ضرر ندارد و يا روي زخم بسته است، ولي بازكردن آن امكان دارد و آب براي آن ضرر ندارد.
مسأله89. چنانچه زخم بر صورت يا دستها است و روي آن باز است و آبريختن روي آن ضرر دارد، بايد اطراف آن را بشويد و چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بنا بر احتياط بايد دست تر بر آن بكشد.
مسأله90. در وضوي جبيرهاي، بايد جاهايي را كه شستن يا مسح آن امكان دارد، بهطور معمول بشويد يا مسح كند و جاهايي كه امكان ندارد، دست تر بر جبيره بكشد.
مسأله91. اگر زخم يا شكستگي در جلوي سر يا روي پاها (محل مسح) است و روي آن باز ميباشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، احوط آن است كه پارچه پاكي رويش بگذارد و روي پارچه را با تري آب وضو، كه در دست مانده، مسح كند و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست، مسح لازم نيست ولي در هر دو صورت بايد بعد از وضو، تيمّم نمايد.
مسأله92. اگر در صورت و دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد و اگر جبيرهها در سر يا روي پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند و در جاهايي كه جبيره هست بايد به شيوهاي كه در جبيره بيان شد، عمل كند.
مسأله93. كسي كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد و در موقع وضو، دست تر روي آن كشيده است، بايد سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.
مسأله94. اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكي از دستها يا تمام هر دو دست را فرا گرفته باشد، بايد وضوي جبيرهاي بگيرد، و بنا بر احتياط واجب، اگر تمام يا قسمتي از مواضع تيمّم پوشيده نيست، تيمّم هم بنمايد.
مسأله95. اگر جبيره تمام پهناي روي پا را گرفته، ولي مقداري ازطرف انگشتان و مقداري ازطرف بالاي پا باز است، بايد جاهايي كه باز است روي پا را، و جايي كه جبيره است، روي جبيره را مسح كند.
مسأله96. اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنا بر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد و اگر برداشتن جبيره ممكن است، بايد بردارد.
مسأله97. اگر در جاي وضو يا غسل، چيزي چسبيده باشد كه برداشتن آن ممكن نيست، يا بهقدري مشقّت دارد كه نميتوان تحمّل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند، و بنا بر احتياط واجب، اگر تمام يا بعضي از مواضع تيمّم پوشيده نيست، تيمّم هم بنمايد.
مسأله98. اگر جبيره نجس است يا نميشود روي آن دست تر كشيد؛ مثلاً دوايي است كه به دست ميچسبد، پارچه پاكي روي آن بگذارد و دست تر روي آن بكشد.
مسأله99. غسل جبيرهاي مانند وضوي جبيرهاي
است، ولي احوط آن است كه ترتيبي بهجا آورده شود، نه ارتماسي.