سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

نمایه واژه‎ها

احوط: مطابق با احتیاط.

استطاعت: توانایی انجام فریضه حج ازنظر بدن، مال و راه.

تجافی: نیم‌خیز نشستن، نیم‌خیز نشستن مأمومی كه به ركعت اول نماز جماعت نرسیده، در حال تشهد خواندن امام.

تخلّی: خالی‌كردن، به بیت‎الخلاء رفتن، بول و غایط كردن.

تمكّن: توانایی مالی.

حَرَج: مشقّت، سختی.

خون جهنده‎دار: حیوانی كه وقتی رگ آن را ببرند، خون از آن با فشار بیرون می‎آید.

ذبح شرعی: كشتن حیوانات با رعایت ضوابط شرعی (سگ، خوك و بعضی از حیوانات دیگر قابل ذبح شرعی نیستند).

ذمّی: كافران اهل كتاب ـ مانند یهود و نصاری ـ كه در بلاد مسلمین زندگی می‎كنند و در مقابل تعهّدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلام از امنیّت و حمایت حكومت اسلامی برخوردارند.

 

سال خمسی: یك سال تمام كه با نخستین رسیدگی انسان به حساب اموال خود برای تخمیس آن شروع می‎شود و باید هر سال همان تاریخ را مبدأ رسیدگی مجدّد قرار دهد.

شاخص: چوب یا چیز دیگری كه برای تعیین وقت ظهر در زمین نصب می‎كنند.

ضامن: عهده‎دار، بر عهده گیرنده.

ضرورت: ناچاری، اضطرار، حتمیّت.

طهارت: پاكی، حالتی معنوی كه در نتیجه وضو، غسل یا تیمم در انسان حاصل می‎شود.

عاجز: ناتوان، درمانده.

عادت ماهیانه: حیض، قاعدگی.

عمداً: از روی قصد، كاری را كه با علم و آگاهی انجام دهد.

عَورَت: آنچه انسان از ظاهر كردنش حیا می‎كند. (كنایه از عضو جنسی زن و مرد).

عهد: پیمان، تعهّد انسان در برابر خداوند با صیغه مخصوص برای انجام كار پسندیده یا ترك ناپسند.

غُسل: شستشو، شستشوی بدن با كیفیت مخصوص.

غِش: خیانت، مخلوط‌كردن پنهانی جنس كم‌بها با گران‌بها به‌منظور فریب مردم.

فجر: سپیده صبح.

 

فرادی: نمازی كه انسان به‌طور انفرادی و نه به جماعت گزارد.

فقیر: محتاج؛ كسی كه مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و چیزی هم ندارد كه به‌طور روزانه در طی سال بتواند هزینه زندگیش را تأمین كند.

محتلم: كسی كه در حال خواب از او منی خارج شود.

مَحْرَم: بستگان نزدیك انسان كه ازدواج با آنها حرمت ابدی دارد.

مخرج بول و غائط: محل طبیعی خروج ادرار و مدفوع.

نافله: نماز مستحبی.

نوافل یومیه: نمازهای مستحبی روزانه كه هر شبانه‌روز سی‌وچهار ركعت و در روز جمعه سی‌وهشت ركعت است.

ودیعه: امانت.

 

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: