نماز قضا، نمازي را گويند كه بعد از وقت خوانده شود.
مسأله298. انسان بايد نمازهاي واجب را در وقت معيّن آن بخواند و چنانچه بدون عذر نمازي از او قضا شود، گناهكار است و بايد توبه كرده و قضاي آن را هم بهجا آورد.
مسأله299. در دو مورد، بهجا آوردن قضاي نماز، واجب است:
الف: نماز واجب را در وقت آن، نخوانده باشد.
ب: بعد از وقت متوجّه شود نمازي كه خوانده، باطل بوده است.
مسأله300. كسي كه نماز قضا دارد، نبايد در خواندن آن كوتاهي كند، ولي واجب نيست فوراً آن را بهجا آورد.
مسأله301. قضاي نمازهاي روزانه مربوط به يك روز، لازم نيست به ترتيب خوانده شود بلي نماز ظهر هر روز بايد قبل از نماز عصر آن روز خوانده شود و نيز مغرب و عشاء، ولي مثلاً كسي كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، ترتيب آنها لازم نيست.
مسأله302. كسي كه ميداند نماز قضا دارد، ولي شماره آنها را نميداند؛ مثلاً نميداند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه كمتر را بخواند كافي است.
مسأله303. اگر شماره آنها را ميدانسته، ولي فراموش كرده است، بهتر است بهقدري نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است.
مسأله304. نماز قضا را با جماعت ميتوان خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضای يقينی، و لازم نيست هر دو، يك نماز را بخوانند، مثلاً اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند، اشكال ندارد.
مسأله305. اگر مسافري كه بايد نماز را شكسته بخواند، نماز ظهر يا عصر يا عشاء، از او قضا شود، بايد آن را دو ركعتي بهجا آورد، اگرچه در غير سفر بخواهد قضاي آن را بهجا آورد.
مسأله306. در سفر نميتوان روزه قضا گرفت، ولي نماز قضا ميتوان بهجا آورد.
مسأله307. اگر در سفر بخواهد نمازهايي را كه در غير سفر قضا شده است بهجا آورد، بايد نمازهاي ظهر و عصر و عشاء را چهار ركعتي قضا كند.
مسأله308. نماز قضا را در هر وقتي ميتوان بهجا آورد، يعني قضاي نماز صبح را ميتوان ظهر يا شب خواند.