یکی از اسلامیترین مقبولات و باورهای مسلمین که از عصر رسالت تاکنون مسلمانان به آن دل بسته و ایمان داشته و دارند ظهور شخصی الهی در آخرالزّمان است؛ شخصی که جهان را پر از علم و قسط و عدل نماید چنانکه از جهل و جور و ظلم پر شده باشد؛ شخصی که از برکت ظهورش توحید اسلام جهانگیر و خاور و باختر و هر قارّه و کشور تحت حکومت و حاکمیت احکام قرآن و عدالت حقیقی قرار خواهد گرفت و امّت واحده، حکومت واحده، قانون و نظام واحد در همهجا گسترش مییابد؛ شخصی همنام و همکنیة رسول خدا و از فرزندان علی و فاطمه(علیهمالسلام) که امام دوازدهم از ائمة اثنیعشر(علیهمالسلام) است؛ از آنها که برحسب روایات متواتر بینالفریقین[1] به وجود ایشان دینْ باقی، و اسلام، عزیز و منیع و پایدار خواهد بود.
شخصی که برای اقتدا به نماز او عیسی روحالله از جایگاه رفیع آسمانی خود به زمین نزول مینماید؛ شخصی كه ظهورش با صیحه و صدای آسمانی به جهانیان اعلام میگردد.
هر مسلمان معتقد به رسالت حضرت رسول اکرم(ص) او را با این خصایص و خصایص دیگری تفصیلاً یا حدّاقل به اجمال ـ بهعنوان
مهدی شخصی، یعنی شخص یگانه در عالم بشریّت از آدم تا خاتم و از خاتم تا قیام ساعت ـ میشناسد و انتظار روز او و عصر و دور او را دارند.
اکنون كه یکهزار و یکصد و هفتادودو سال از ولادت آن امام دوازدهم و ولیّ و خلیفة ثانیعشر میگذرد آن حضرت در عالم امکان و در این دنیا حضور دارند و خدا میداند که تا چه مدّت زمان نزدیک و کوتاه و یا بسیار طولانی این حضور ادامه خواهد یافت و زمین به وجود آن حضرت برجا و برقرار خواهد ماند.
اجمالاً وجود و طول عمر و غیبت آن حضرت از آیات الهیه است. چنانکه این دنیا و زمین و آسمان و شمس و قمر و هزاران منظومه و کهکشان به اراده و قدرت الهی باقی است، بقای نظام جهان هم به امرالله تعالی وابسته به آن وجود اقدس است؛ و چنانکه نظام جهان و وابستگیهای محیّرالعقول در تمام کائنات، از ذرّات لا یری و اتُم و کوچکتر از اتم و پدیدههای بزرگ و فوق تصوّر، همه آیات الهی هستند؛
اهل بینش و معرفت را به اعتراف وامیدارد، وجود امام، آن عزیز خدا نیز آیة خاصّ خداست و پاسخ به همة آن سؤالات در یک جملة:
میباشد. در اینجا اشارات و نکات بسیار است که بیان آنها به فرصتی دیگر موکول است.
مجدّداً به نویدها و بشارات قرآن و روایات پیامبران سَلَف و تورات، انجیل و زبور و اتّفاق همة ملل بر ظهور مصلح عظیمالشأن اشاره میکنیم؛ پیام همه این است که حرکت و سیر جهان بهسوی کمال و خیر و صلاح همگان و عدل و داد، و امن و امان است؛ از این اتّفاق و آیندهنگری میتوان استفاده نمود که مسئله مصلح جهانی و برچیدهشدن بساط استبداد، استعباد، استضعاف و استعلا، خواست فطرت بشر است و در نهاد انسانها ریشه دارد؛ و:
در اینجا نیز جاری است؛ همه منتظرند و همه چشم به راهاند؛ همه زوال این نابرابریها، ستمگریها و این رژیمهای فاسد را بالفطره میخواهند و از این نظامات فاسد به ستوه آمدهاند و امیدوارند که دست قدرت الهی از آستین یک انسان خدایی و خدا شعار، از پشت پردة غیبت ظاهر گردد تا جهان را با شعار الله اکبر و بر اساس ارزشهای والایی که بشر همواره در طول تاریخ، آرزومند تحقّق آنها بوده بسازد.
در خاتمه دو نکته را که باید ارادتمندان به ساحت مقدّس حضرت بقیّةالله الاعظم - ارواحنا فداه – بهویژه عالمان و فرهیختگان به آن توجّه داشته باشند یادآور میشوم: