از جنبۀ فکری و اعتقادی باید عقیده ما نسبت به وجود حضرت محکم باشد البته این مسائل ابعاد بزرگی دارد و علما کتابهای بسیاری در این موضوع نوشتهاند، و مسأله را بیشتر از آنچه ما تصوّر کنیم، برای ما روشن کردهاند و بیانات کافی و شافی برای ما فرمودهاند.
باید امام را با آن شئونی که دارد ـ و حضرت رضا(ع) در آن روایت بهطور مفصل فرمودهاند[1] ـ شناخت و اینکه آنها ولیّ امر و عِدل قرآن هستند، همانطور که پیامبر(ص) آنها را معرفی کردند و فرمودند:
باید امامشناسی را در خود کامل کنیم، هم امام زمان(عج) و هم ائمه دیگر را بشناسیم، انسان وقتی امامشناس شد، پیامبرشناس هم میشود، خداشناس هم خواهد بود، آنها خدا و اوصافش را به ما معرفی میکنند و الا اگر هدایتهای وحی و قرآن و روایت نبود ما نمیدانستیم خدا را به چه صفت یا صفاتی بخوانیم.
خواجه نصیرالدین طوسی با آن عظمت و مقامش میفرماید:
«اگر قرآن و وحی و روایات نبود ما جرئت نمیکردیم خدا را به این اسماء و صفاتی که دارد بخوانیم چون خداوند فوق آن است که ما بتوانیم تصور کنیم».
[1]. اشاره به روایتی که بخشی از آن آمده است: «...الإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَحُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَخَلِیفَتُهُ فِی بِلادِهِ الدَّاعِی إِلَى اللهِ وَالذَّابُّ عَنْ حَرَمِ اللهِ الإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُیُوبِ مَخْصُوصٌ بِالْعِلْمِ مَرْسُومٌ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّینِ وَعِزُّ الْمُسْلِمِینَ وَغَیْظُ الْمُنَافِقِینَ وَبَوَارُ الْكَافِرِینَ الإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَلا یُعَادِلُهُ عَالِم...»؛ «... امام امین خدا در زمین و حجّت او بر بندگان است، او خلیفه خدا در كشور اوست، امام دعوتكننده مردم بهسوى خدا و مدافع حرمتهاى الهى است، امام از گناهان پاك است و از عیوب مبرّى، علم به او اختصاص دارد، حلیم و بردبار است، مایه نظم دین و عزّت مسلمین است، باعث خشم منافقین و هلاكت كافرین است. امام در دوران خود نظیر ندارد، كسى به او نزدیك نیست، هیچ دانشمندى با او همطراز نیست...». صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص197.
[2]. صافی گلپایگانی، امان الاُمّة من الضلال و الاختلاف، ص123 ـ 136. «بهدرستیکه من در میان شما دو چیز گرانبها قرار میدهم (یکی) کتاب خدا و (دیگری) خاندان و عترتم است تا وقتی که به آن دو تمسّک بجویید هرگز گمراه نخواهید شد».