بنده اوّلاً به مناسبت ایام سوگواری اهلبیت(ع) که برحسب بعضی کتابها ایام ورود آنها به شهر شام است خدمت همه تسلیت عرض میکنم. امیدوارم همه در خط ولایت اهلبیت^ ثابتقدم بمانیم و به وظایفی که در ارتباط با ولایت اهلبیت(ع) بر عهده داریم عمل کنیم خداوند ولایت محمد و آل محمد(ع) را که بهترین ذخیرۀ آخرت و عوالم بعد است برای ما ثابت بدارد.
در روایت است که: روز قیامت هیچکس قدم از قدم بر نمیدارد مگر اینکه از چهار چیز از او سؤال کنند:
١. از بدنش که در چه راهی فرسوده و کهنه کرده.
٢. از عمرش که در چه راهی صرف کرده.
٣. از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی هزینه کرده.
٤. از محبت و ولایت اهلبیت(ع)[2] که این عمده است.
بهترین افتخار برای ما و فرزندانمان همین است که ولایت اهلبیت(ع) را داشته باشیم و این فرزندان عزیز با ولایت اهلبیت(ع) پرورش پیدا کنند و تحت تأثیر
معلّمینی قرار گیرند که آنها هم اهل ولایت باشند و آنها را با احترام به شعائر تشیع و ولایت امیرالمؤمنین(ع) آشنا کنند البته مطلب از خانه شروع میشود و بعد مدرسه، اگر این دو محیط سالم باشد و برای تربیت آماده باشد شاید بعداً محیطهای بد اثر نگذارد و انسان بتواند در آن محیطها خود را حفظ کند و به همین جهت گفتهاند:
انسان وقتی در کودکی مطلبی را یاد گرفت، مؤثر واقع میشود و بعداً نمیتوانند بهزودی از او بگیرند و به راههای منحرف بکشانند. مسألۀ تربیت نوجوانان و دانشآموزان خیلی مهم است و یکی از مسائل مهم هر جامعهای است که باید به آن اهتمام بورزند.
مدیران و معلّمین و آموزگاران مسئولند و وظیفۀ بزرگی دارند، البته خدمت مهمی را هم انجام میدهند و باید تلاش کنند این فرزندان را برای آینده افرادی مسلمان بسازند و آیندهسازان اسلام را تربیت کنند.
امیدوارم این عزیزان که از قیافههایشان پیدا است از خانوادههای دینی و مذهبی هستند موفق شوند تا مدارج علمی و عملی را بپیمایند، از محیطی آمدهاند که شما نقل کردید آن محیط هم مذهبی است، مطلب همینطور است که فرمودید.
من سال گذشته به دماوند رفتم با اینکه نزدیک تهران است ولی مردمش خیلی ملتزم و متعهد به آداب اسلام بودند، متأثر از این آمد و شدهایی که آنجا میشود نشدهاند یا اگر هم شدهاند خیلی کم، حتی نقل میکردند که در دماوند یک زن بیچادر وجود ندارد، البته از خارج گاه میآمدند ولی میگفتند زنهای خودشان همه اهل چادر هستند. محیط آنجا یک محیط مذهبی خیلی خوبی است بهخاطر اینکه با علما ارتباط و رفتوآمد داشتهاند برنامهها دینی، عزاداری و مجلسهای روضهخوانی اقامه میکردند و در این برنامهها شرکت میکردند، من خیلی خوشحال شدم وقتی آن
اوضاع را دیدم در چنین محیطی باید مواظب این نوجوانان و دانشآموزان باشند تا خوب تربیت شوند.
[1]. دیدار دانشآموزان مدرسه راهنمایی شهید آیت روستای سربندان دماوند با حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانیمدظلهالعالی در تاریخ 2 اردیبهشت 1386.
[2]. «لا یَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یَسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍِ: عَنْ جَسَدِهُ فِیمَا أَبْلاهُ، وَعَنْ عُمُرِهِ فیما أَفْنَاهُ، وَعَنْ مَاِلِهِ مِمّاَ اكَتَسَبْتَهُ، وَفیمَا أَنْفَقَهُ، وَعَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ». مجلسی، بحار الانوار، ج ٧، ص ٢٦١.
[3]. کراجکی، کنز الفوائد، ص147؛ مجلسی، بحار الانوار، ج1، ص224. «یاد گرفتن دانش از دوران کودکی مانند ترسیم نقش در تختهسنگ است.»