سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

شرایط وضو

شرایط صحیح‌بودن وضو سیزده چیز است:

شرط اول ـ آن كه آب وضو پاك باشد.

شرط دوم ـ آن كه مطلق باشد.

مسأله271. وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگر چه انسان نجس‌بودن یا مضاف‌بودن آن را نداند یا فراموش كرده باشد، و اگر با آن وضو نمازی هم خوانده باشد، باید آن نماز را دوباره با وضوی صحیح بخواند.

مسأله272. اگر غیر از آب گل‎آلود مضاف، آب دیگری برای وضو ندارد، چنان‌چه وقت نماز تنگ است، باید تیمم كند، و اگر وقت دارد، احتیاط واجب آن است كه صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگیرد.

شرط سوم ـ آن كه آب وضو و فضایی كه در آن وضو می‎گیرد مباح باشد.

مسأله273. وضو با آب غصبی و با آبی كه معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه، حرام و باطل است؛ و نیز اگر آب وضو از صورت و دست‎ها در جای غصبی بریزد، چنان‌چه

 

در غیر آنجا نتواند وضو بگیرد، وضوی او باطل می‎باشد و اگر در غیر آنجا بتواند وضو بگیرد وضو صحیح است.

مسأله274. وضوگرفتن از حوض مدرسه‎ای كه انسان نمی‎داند آن حوض را برای همه مردم وقف كرده‎اند یا برای محصلین همان مدرسه، در صورتی كه از وضوی مردم از آب آن اطمینان به عموم وقفیت آن پیدا شود، اشكال ندارد.

مسأله275. اگر معلوم باشد كه حوض مسجدی اختصاص به نمازگزار در آن مسجد دارد، كسی كه نمی‎خواهد در آن مسجد نماز بخواند، نمی‎تواند در آن حوض وضو بگیرد، و اگر اختصاص هم معلوم نباشد، احوط این است كه از آن وضو نگیرد مگر این كه از وضوی كسانی كه نمی‎خواهند در آن مسجد نماز بخوانند و به طور معمول از آن وضو می‎گیرند اطمینان به عدم اختصاص حاصل شود.

مسأله276. وضو گرفتن از حوض تیمچه و مسافرخانه و مانند این‌ها برای كسانی كه ساكن آنجاها نیستند، با علم به رضایت صاحبان آن صحیح است. هر چند علم به رضایت، از وضوگرفتن كسانی كه در آنجاها ساكن نیستند و ممانعت‌نكردن صاحبان آن‌ها، حاصل شود.

مسأله277. وضوگرفتن در نهرهای بزرگ اگر چه انسان نداند كه صاحبان آن‌ها راضی هستند اشكال ندارد، ولی اگر صاحبان آن‌ها از وضوگرفتن نهی كنند، احتیاط واجب آن است كه با آب آن‌ها وضو نگیرد.

مسأله278. اگر فراموش كند آب غصبی است و با آن وضو بگیرد صحیح است، ولی كسی كه خودش آب را غصب كرده، اگر غصبی‌بودن آن را فراموش كند و وضو بگیرد، بنابر احتیاط وضوی او باطل است.

شرط چهارم ـ آن كه ظرف آب وضو مباح باشد.

شرط پنجم ـ آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.

مسأله279. اگر آب وضو در ظرف غصبی یا طلا و نقره است و غیر از آن آب دیگری ندارد باید تیمم كند، و نمی‎تواند با آب آن‌ها وضو بگیرد، و اگر آب دیگری دارد چنان‌چه در ظرف غصبی یا طلا یا نقره، وضوی ارتماسی بگیرد یا با آن‌ها آب را به صورت و دست‎ها بریزد، وضوی او باطل است؛ و در صورتی كه با مشت یا چیز دیگر آب را از آن‌ها بردارد و

 

به صورت و دست‎ها بریزد، وضوی او صحیح است هر چند به واسطه تصرف در ظرف غصبی و طلا و نقره معصیت كرده است.

مسأله280. بنابر احتیاط واجب باید در حوضی كه مثلاً یك آجر یا یك سنگ آن غصبی است وضو نگیرد.

مسأله281. اگر در صحن یكی از امامان یا امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده است، حوض یا نهری بسازند، چنان‌چه انسان نداند كه زمین صحن را برای قبرستان وقف كرده‎اند، وضوگرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.

شرط ششم ـ آن كه اعضاء وضو موقع شستن و مسح‌كردن پاك باشد.

مسأله282. اگر پیش از تمام‌شدن وضو، جایی را كه شسته یا مسح كرده نجس شود، وضو صحیح است.

مسأله283. اگر غیر از اعضای وضو جایی از بدن نجس باشد، وضو صحیح است، ولی اگر مخرج را از بول یا غائط تطهیر نكرده باشد، احتیاط مستحب آن است كه اول آن را تطهیر كند و بعد وضو بگیرد.

مسأله284. اگر یكی از اعضای وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پیش از وضو آنجا را آب كشیده یا نه، چنان‌چه در موقع وضو ملتفت پاك‌بودن و نجس‌بودن آنجا نبوده، وضو باطل است، و اگر می‎داند ملتفت بوده یا شك دارد كه ملتفت بوده یا نه، وضو صحیح است؛ و در هر صورت، جایی را كه نجس بوده باید آب بكشد مگر آن كه بداند در صورتی كه پیش از وضو آن را آب نكشیده باشد با شستنِ وضویی آب كشیده شده است.

مسأله285. اگر در صورت یا دست‎ها بریدگی یا زخمی است كه خون آن بند نمی‎آید و آب برای آن ضرر ندارد، چنان‌چه در آب كر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد كه خون بند بیاید، سپس به نیت وضو دست یا انگشت خود را روی آن بگذارد و به پایین بكشد كه آب بر آن جریان پیدا كند و شرایط دیگر مختل نشود، وضویش صحیح است.

شرط هفتم ـ آن كه وقت برای وضو و نماز كافی باشد.

مسأله286. هرگاه وقت به قدری تنگ است كه اگر وضو بگیرد تمام نماز یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‎شود، باید تیمم كند ولی اگر برای وضو و تیمم یك اندازه وقت لازم است، باید وضو بگیرد.

 

مسأله287. كسی كه در تنگی وقت نماز باید تیمم كند، اگر به قصد قربت یا برای كار مستحبی مثل خواندن قرآن وضو بگیرد، صحیح است، و اگر برای خواندن آن نماز وضو بگیرد، به طوری كه فعلاً داعی او بر وضوگرفتن فقط آن نماز باشد، وضویش باطل است.

شرط هشتم ـ آن كه به قصد قربت، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد و اگر برای خنك‌شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است.

مسأله288. لازم نیست نیت وضو را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند، ولی باید در تمام وضو متوجه باشد كه وضو می‎گیرد، به طوری كه اگر از او بپرسند: چه می‌كنی. بگوید: وضو می‎گیرم.

شرط نهم ـ آن كه وضو را به ترتیبی كه گفته شد به جا آورد، یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و باید پای چپ را پیش از پای راست مسح نكند بلكه احتیاط این است كه پای راست را پیش از پای چپ مسح كند، و اگر به این ترتیب وضو نگیرد، باطل است.

شرط دهم ـ آن كه كارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد.

مسأله289. اگر بین كارهای وضو به قدری فاصله شود كه وقتی می‎خواهد جایی را بشوید یا مسح كند، رطوبت جاهایی كه پیش از آن شسته یا مسح كرده، خشك شده باشد، وضو باطل است؛ و اگر فقط رطوبت یكی از جاهایی كه جلوتر شسته یا مسح كرده خشك شده باشد، مثلاً موقعی كه می‎خواهد دست چپ را بشوید رطوبت دست راست یا رطوبت صورت خشك شده باشد، احتیاط مستحب آن است كه به این وضو اكتفا نكند.

مسأله290. اگر كارهای وضو را پشت سرهم به جا آورد ولی به واسطه گرمای هوا یا حرارت زیاد بدن و مانند این‌ها رطوبت خشك شود، وضوی او صحیح است.

مسأله291. راه‌رفتن در بین وضو اشكال ندارد. پس اگر بعد از شستن صورت و دست‎ها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند، وضوی او صحیح است.

شرط یازدهم ـ آن كه در حال اختیار، شستن صورت و دست‎ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دست‎ها و مسح سر و پاها به او كمك نماید، وضو باطل است.

مسأله292. كسی كه نمی‎تواند وضو بگیرد، باید نایب بگیرد كه او را وضو دهد و

 

چنان‌چه مزد هم بخواهد، در صورتی كه بتواند باید بدهد ولی باید خود او نیت وضو كند و با دست خود مسح نماید، و اگر نمی‎تواند باید نایبش دست او را بگیرد و به جای مسح او بكشد، و اگر این هم ممكن نیست باید از دست او رطوبت بگیرد و با آن رطوبت، سر و پای او را مسح كند.

مسأله293. هر كدام از كارهای وضو را كه می‎تواند به تنهایی انجام دهد، نباید در آن كمك بگیرد.

شرط دوازدهم ـ آن كه استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد.

مسأله294. كسی كه بترسد كه اگر وضو بگیرد مریض شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نباید وضو بگیرد و باید تیمم كند، و اگر نداند كه آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد ضرر داشته، احتیاط واجب آن است كه علاوه بر آن وضو تیمم نیز بنماید، و اگر با آن وضو نماز را به جا آورده تیمم نیز بنماید و نماز را اعاده كند، و اگر بعد از وضویی كه با جهل به ضرر گرفته، ضرر رفع شد، احتیاطاً دوباره وضو بگیرد.

مسأله295. اگر رساندن آب به صورت و دست‎ها به مقدار كمی كه وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد.

شرط سیزدهم ـ آن كه در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.

مسأله296. اگر می‎داند چیزی به اعضای وضو چسبیده، ولی شك دارد كه از رسیدن آب جلوگیری می‎كند یا نه، باید آن را برطرف كند یا آب را به زیر آن برساند.

مسأله297. اگر زیر ناخن چرك باشد، وضو اشكال ندارد؛ ولی اگر ناخن را بگیرند، باید برای وضو آن چرك را برطرف كنند، و نیز اگر ناخن بیشتر از معمول بلند باشد، باید چرك زیر مقداری را كه از معمول بلندتر است برطرف نمایند.

مسأله298. اگر در صورت و دست‎ها و جلوی سر و روی پاها به واسطه سوختن یا چیز دیگر برآمدگی پیدا شود، شستن و مسح روی آن كافی است، و چنان‌چه سوراخ شود، رساندن آب به زیر پوست لازم نیست، بلكه اگر پوست یك قسمت آن كنده شود لازم نیست آب را به زیر قسمتی كه كنده نشده برساند، ولی چنان‌چه پوستی كه كنده شده گاهی به بدن می‎چسبد و گاهی بلند می‎شود، باید آن را قطع كند یا آب را به زیر آن برساند.

 

مسأله299. اگر انسان شك كند كه به اعضای وضوی او چیزی چسبیده یا نه، چنان‌چه احتمال او در نظر مردم به جا باشد، مثل آن كه بعد از گلكاری شك كند گِل به دست او چسبیده یا نه، باید وارسی كند یا به قدری دست بمالد كه اطمینان پیدا كند كه اگر بوده بر طرف شده یا آب به زیر آن رسیده است.

مسأله300. جایی را كه باید شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسیدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد، و هم‌چنین است اگر بعد از گچكاری و مانند آن چیز سفیدی كه جلوگیری از رسیدن آب به پوست نمی‎نماید بر دست بماند، ولی اگر شك كند كه با بودن آن‌ها، آب به بدن می‎رسد یا نه، باید آن‌ها را برطرف كند.

مسأله301. اگر پیش از وضو بداند كه در بعضی از اعضای وضو مانع از رسیدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو، آب را به آنجا رسانده یا نه، چنان‌كه احتمال بدهد در حال وضو ملتفت بوده، وضوی او صحیح است.

مسأله302. اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد كه گاهی آب به‌خودی خود زیر آن می‎رسد و گاهی نمی‎رسد، و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زیر آن رسیده یا نه، چنان‌چه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده، احتیاط واجب آن است كه دوباره وضو بگیرد.

مسأله303. اگر بعد از وضو چیزی كه مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضوی او صحیح است؛ ولی اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، احتیاط واجب آن است كه دوباره وضو بگیرد.

مسأله304. اگر بعد از وضو شك كند چیزی كه مانع رسیدن آب است در اعضای وضو بوده یا نه، و احتمال بدهد كه در وقت وضو ملتفت بوده و اگر مانعی بوده برطرف كرده، وضویش صحیح است؛ ولی اگر بداند كه وقت وضو ملتفت نبوده، احتیاط لازم آن است كه دوباره وضو بگیرد.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: