مسأله 1399. اگر پدر به جهت عذري نماز يا روزهاش را به جا نياورده باشد، بعد از فوت او بر پسر بزرگتر واجب است قضا نمايد، يا براي انجام آن اجير بگيرد، هر چند پدر نتوانسته قضا كند، و بنابر احتياط اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد، پسر بزرگتر بايد آن را قضا نمايد، يا براي او اجير بگيرد.
در مورد مادر نيز احتياط واجب رعايت اين حكم است، بلكه در صورتي كه وصيت نكرده باشند، و پسر هم نداشته باشند، احتياط واجب اين است كه اكبر ذكور از اولياء ميت نماز و روزه او را قضا كند، و با نبود ذكور، اناث از آنها انجام دهند.
مسأله 1400. اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر و مادرش نماز و روزه قضا داشتهاند يا نه، چيزي بر او واجب نيست.
مسأله 1401. اگر پسر بزرگتر بداند كه پدر و مادرش نماز قضا داشتهاند، و شك كند كه به جا آوردهاند يا نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسأله 1402. اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضاي نماز و روزه پدر و مادر بر هيچكدام از پسرها واجب نيست، ولي احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه آنان را بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
مسأله 1403. اگر ميت وصيت كرده باشد كه براي نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح به جا آورد، بر پسر بزرگتر چيزي واجب نيست.
مسأله 1404. اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر و مادر را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشاي مادرش را بايد بلند بخواند.
مسأله 1405. كسي كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر و مادر هم بر او واجب شود، هر كدام را اول به جا آورد صحيح است.
مسأله 1406. اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه باشد، وقتي كه بالغ شد يا عاقل گرديد، بايد نماز و روزه پدر و مادر را قضا نمايد؛ و چنانچه پيش از بالغشدن يا عاقلشدن بميرد، بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.
مسأله 1407. اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز و روزه پدر يا مادر را قضا كند بميرد، چنانچه بين مرگ پدر يا مادر و مرگ او به قدري طولكشيده كه ميتوانسته قضاي نماز و روزه آنها را بهجا آورد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست، و اگر اين مقدار طول نكشيده، قضاي آنها بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.