سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

احكام وقت نماز

مسأله750. موقعی انسان می‎تواند مشغول نماز شود كه یقین كند، یا اطمینان حاصل نماید وقت داخل شده است، یا اذان‌گوی وقت‎شناس مورد وثوق اذان بگوید، یا دو مرد عادل به داخل‌شدن وقت خبر دهند.

مسأله751. اگر به واسطه ابر یا غبار نتواند در اول وقت نماز، به داخل‌شدن وقت یقین كند، چنان‌چه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده، می‎تواند مشغول نماز شود، لكن احتیاط مستحب آن است كه نماز را تأخیر بیندازد تا یقین كند وقت داخل شده است، ولی در مواقع غیر عادی، مثل نابینایی و زندانی‌بودن احتیاط لازم اكتفا نكردن به ظن است.

مسأله752. اگر دو مرد عادل به داخل‌شدن وقت خبر دهند، یا انسان یقین كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود، و در بین نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است؛ و هم‌چنین است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پیش از وقت خوانده، ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده، یا بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز، وقت داخل شده، نماز او صحیح است.

 

مسأله753. اگر انسان ملتفت نباشد كه باید با یقین به داخل‌شدن وقت مشغول نماز شود، چنان‌چه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده، نماز او صحیح است، و اگر بفهمد تمام نماز را پیش از وقت خوانده یا نفهمد كه در وقت خوانده یا پیش از وقت، نمازش باطل است، بلكه اگر بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده است، احتیاط واجب آن است كه دوباره آن نماز را بخواند.

مسأله754. اگر یقین كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود، و در بین نماز شك كند كه وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است، ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد كه وقت شده، و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه، نمازش صحیح است.

مسأله755. اگر وقت نماز به قدری تنگ است، كه به واسطه به جاآوردن بعضی از كارهای مستحب نماز مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‎شود، باید آن مستحب را به جا نیاورد، مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می‎شود، باید قنوت نخواند.

مسأله756. كسی كه به اندازه خواندن یك ركعت نماز وقت دارد، باید نماز را به نیت ادا بخواند، ولی نباید عمداً نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.

مسأله757. كسی كه مسافر نیست، اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند؛ و هم‌چنین اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را به قصد ما فی الذمه به جا آورد، و تا مقدار یك ركعت به فجر مانده، قصد ادا و قضا نكند.

مسأله758. كسی كه مسافر است، اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند، و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط عشا را بخواند، و بعداً مغرب را به قصد ما فی الذمه به جا آورد، و چنان‌چه بعد از خواندن عشا، معلوم شود كه به مقدار یك ركعت یا بیشتر وقت به نصف شب مانده است، باید فوراً نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.

 

مسأله759. مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند، و راجع به آن خیلی سفارش شده است، و هر چه به اول وقت نزدیكتر باشد بهتر است، مگر آن كه تأخیر آن از جهتی بهتر باشد، مثلاً صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

مسأله760. هر گاه انسان عذری دارد كه اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند، ناچار است مثلاً بدون ساتر یا با لباس نجس نماز بخواند، چنان‌چه بداند عذر او تا آخر وقت باقی است، می‎تواند در اول وقت نماز بخواند، ولی اگر احتمال دهد كه عذر او از بین می‎رود، باید صبر كند تا عذرش برطرف شود، و چنان‌چه عذر او برطرف نشد، در آخر وقت مطابق وظیفه‎اش نماز بخواند، و اما اگر ناچار است با تیمم نماز بخواند حكم آن در مسأله 723 گذشت، و لازم نیست به قدری صبر كند كه فقط بتواند كارهای واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر برای مستحبات نماز، مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد، می‎تواند تیمم كند، و نماز را با آن مستحبات به جا آورد.

مسأله761. كسی كه مسائل نماز و شكیات و سهویات را نمی‎داند و احتمال می‎دهد كه یكی از این‌ها در نماز پیش آید، باید برای یاد گرفتن این‌ها نماز را از اول وقت تأخیر بیندازد، ولی اگر اطمینان دارد كه نماز را به طور صحیح تمام می‎كند، می‎تواند در اول وقت مشغول نماز شود. پس اگر در نماز، مسأله‎ای كه حكم آن را نمی‎داند پیش نیاید، نماز او صحیح است، و اگر مسأله‎ای كه حكم آن را نمی‎داند پیش آید، جایز است به یكی از دو طرفی كه احتمال می‎دهد عمل نماید و نماز را تمام كند، ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده، دوباره بخواند.

مسأله762. اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار هم طلب خود را مطالبه می‎كند، در صورتی كه ممكن است باید اول قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند، و هم‌چنین است اگر كار واجب دیگری كه باید فوراً آن را به جا آورد پیش آید، مثلاً ببیند مسجد نجس است، باید اول مسجد را تطهیر كند، بعد نماز بخواند، و چنان‌چه اول نماز بخواند، معصیت كرده، ولی نماز او صحیح است.

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: