سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

سرقفلی

مسأله 2854. كسی كه ملكی را اجاره می‎كند، و در هنگام اجاره در ضمن عقد لازم با مالك شرط می‎كند كه پس از انقضاء مدت اجاره، باز هم ملك را به او اجاره دهد، و اگر بخواهد به دیگری اجاره دهد با اجازه او باشد، اقوی صحت این شرط است، و بر مالك، تكلیفاً واجب است كه بر طبق شرط عمل كند، و چنان‌چه عمل نكند، معصیت كرده است. بنابراین اگر بخواهد به دیگری اجاره دهد، باید با اجازه و رضایت مستأجر اول باشد، و در این صورت، مستأجر اول می‎تواند وجهی از مالك بگیرد، و رضایت دهد كه به دیگری اجاره داده شود، یا از دیگری وجهی بگیرد و او را معین نماید، و نیز مالك می‎تواند موقعی كه می‎خواهد ملكی را اجاره دهد با مستأجر قرار بگذارد كه این ملك را اجاره می‎دهم، مثلاً به مدت دو سال به مال الاجاره یكصد هزار تومان نقد و ماهی یكصد تومان، و آنچه به عنوان سرقفلی گرفته می‎شود، چنان‌چه به نحوی كه ذكر شد انجام گیرد بی‎اشكال است، و جایز نیست مستأجر به استناد بعض قوانین غیرمشروعه، پس از انقضاء مدت اجاره از تخلیه ملك خودداری كند، و چنان‌چه خودداری كند، غاصب و ضامن است.

مسأله 2855. اگر كسی از پول خمس‌داده‌شده، سرقفلی ملكی را بخرد، چنان‌چه بخواهد در آخر سال آن را بفروشد، مازاد را باید جزء منافع سال به حساب آورد، و اگر از منافع بین سال برای تجارت، سرقفلی را خریده باشد، مانند منافع دیگر تجاری است كه باید در آخر سال، حق سرقفلی را قیمت كرده و خمس آن را پرداخت كند؛ قیمت آن زیاد شده باشد یا كم، ولی اگر برای كسب در آن محل خریده، چون سرقفلی عین خارجی نیست، و ترقی قیمت آن در صورتی كه برای كسب در آن محل خریده، در نظر عرف ربح حساب نمی‎شود، تا نفروخته خمس همان مقدار كه خریده واجب است، و ترقی قیمت آن خمس ندارد. بلی، هر وقت آن را فروخت، زیادی قیمت جزء منافع همان سال است.

 

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: