سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

 مصرف خمس

مسأله 1843. خمس را باید دو قسمت كنند؛ یك قسمت آن سهم سادات است، و باید به سید فقیر، یا سید یتیم، یا به سیدی كه در سفر درمانده شده بدهند، و نصف دیگر آن سهم امام است كه در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند، یا به مصرفی كه او اجازه می‎دهد برسانند، ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی كه از او تقلید نمی‎كند بدهد، در صورتی به او اذن داده می‎شود كه بداند آن مجتهد و مجتهدی كه از او تقلید می‎كند، سهم امام علیه‌السلام را به یك طور مصرف می‎كنند.

مسأله 1844. سید یتیمی كه به او خمس می‎دهند، باید فقیر باشد، ولی به سیدی كه در سفر درمانده شده، اگر چه در وطنش فقیر نباشد، می‎شود خمس داد.

 

مسأله 1845. به سیدی كه در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصیت باشد یا خودش در معصیت باشد، بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله 1846. به سیدی كه عادل نیست، می‎شود خمس داد، ولی به سیدی كه دوازده امامی نیست، نباید خمس بدهند.

مسأله 1847. به سیدی كه معصیت‌كار است، اگر خمس‌دادن كمك به معصیت او باشد، نمی‎شود خمس داد، و به سیدی هم كه آشكارا معصیت می‎كند، اگر ندادن خمس به او موجب بازداشتن او از گناه شود، بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله 1848. اگر كسی بگوید: سیدم؛ نمی‎شود به او خمس داد، مگر آن كه دو نفر عادل، سید بودن او را تصدیق كنند، یا در بین مردم به طوری معروف باشد كه انسان یقین یا اطمینان پیدا كند كه سید است.

مسأله 1849. به كسی كه در شهر خودش مشهور باشد كه سید است، اگر چه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد، می‎شود خمس داد.

مسأله 1850. كسی كه زنش سیده است بنابر احتیاط واجب نباید به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند، ولی اگر مخارج دیگران بر آن زن واجب باشد، و نتواند مخارج آنان را بدهد، جایز است انسان خمس به آن زن بدهد كه به مصرف آنان برساند.

مسأله 1851. اگر مخارج سیده‎ای كه زوجه انسان نیست بر انسان واجب باشد، بنابر احتیاط واجب نمی‎تواند از خمس، خوراك و پوشاك او را بدهد یا آن كه ملك او كند كه به مصرف مخارج خودش برساند.

مسأله 1852. به سید فقیری كه مخارجش بر دیگری واجب است و او نمی‎تواند مخارج آن سید را بدهد می‎شود خمس داد.

مسأله 1853. احتیاط واجب آن است كه بیشتر از مخارج یك سال به یك سید فقیر خمس ندهند.

مسأله 1854. اگر در شهر انسان سید مستحقی نباشد، و احتمال هم ندهد كه پیدا شود، یا نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممكن نباشد، باید خمس را به شهر دیگر

 

ببرد، و به مستحق برساند، و می‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد، و اگر خمس از بین برود، چنان‌چه در نگهداری آن كوتاهی كرده، باید عوض آن را بدهد، و اگر كوتاهی نكرده، چیزی بر او واجب نیست.

مسأله 1855. هر گاه در شهر خودش مستحقی نباشد ولی احتمال دهد كه پیدا شود اگر چه نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممكن باشد، می‎تواند خمس را به شهر دیگری ببرد، و چنان‌چه در نگهداری آن كوتاهی نكند و تلف شود، نباید چیزی بدهد ولی نمی‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد.

مسأله 1856. اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، باز هم می‎تواند خمس را به شهر دیگری ببرد و به مستحق برساند، ولی مخارج بردن آن را باید از خودش بدهد، و در صورتی كه خمس از بین برود، اگر چه در نگهداری آن كوتاهی نكرده باشد ضامن است.

مسأله 1857. اگر با اذن حاكم شرع، خمس را به شهر دیگری ببرد و از بین برود، لازم نیست دوباره خمس بدهد، و هم‌چنین است اگر به كسی بدهد كه از طرف حاكم شرع وكیل بوده كه خمس را بگیرد و از آن شهر به شهر دیگر ببرد.

مسأله 1858. اگر خمس را از خود مال ندهد و از جنس دیگری بدهد، باید به قیمت واقعی آن جنس حساب كند، و چنان‌چه گران‎تر از قیمت حساب كند، اگر چه مستحق به آن قیمت راضی شده باشد، باید مقداری را كه زیاد حساب كرده بدهد.

مسأله 1859. کسی كه از مستحق طلبكار است و می‎خواهد طلب خود را بابت خمس حساب كند، بنابر احتیاط واجب خمس را به او بدهد، و بعد، مستحق بابت بدهی خود به او برگرداند.

مسأله 1860. مستحق نمی‎تواند خمس را بگیرد و به مالك ببخشد، ولی كسی كه مقدار زیادی خمس بدهكار است و فقیر شده و می‎خواهد مدیون اهل خمس نباشد، اگر مستحق راضی شود كه خمس را از او بگیرد و به او ببخشد، اشكال ندارد، و در خمس هم مانند زكات، قصد قربت معتبر است.

 

موضوع: 
نويسنده: 
کليد واژه: