در سفري که به هند رفته بودم و در بنارس بودم (البته اکثريت جمعيت آنجا بتپرست هستند)، دانشگاه بسيار بزرگي داشت مسلمانهاي بسيار متعهدي هم داشت يکي از خصوصيات مسلمانهاي آنجا اين بود که از کفار متأثر نشده بودند، در لباس و زندگي آنها اثر نگذاشته بود. اتفاقاً شب نيمۀ شعبان بود، در مدرسهاي که ما بوديم، در وقت سحر ديدم عدهاي از آقايان بهسوی جایي حرکت ميکنند. پرسيدم ميخواهيد کجا برويد؟ ـ رودخانۀ مهمیدر آنجا بود که بخواهم تفصيلاتش را بگويم طول ميکشد ـ ، گفتند ميخواهيم برويم در آن رودخانه، خدمت حضرت وليّ عصر(عج) عريضه بياندازيم.
من گفتم: من هم با شما ميآيم، عريضه نوشتم و به آنجا بردم، در بين راه که با آنها صحبت ميکردم، يکي از آنها گفت: من در شهري هستم که خانوادۀ مسلمان فقط خانوادۀ ما است و ديگر کسي نيست.
البته در اين شرایط امتحان سنگينتر و شديدتر است، و اگر انسان دينش را حفظ کند ثوابش بيشتر است.
کسي که خدا و محمد و آل محمد(ص) را شناخته باشد در هيچ شرایطي متزلزل نميشود. خداوند شما را در راه اسلام و ايمان و ولايت ثابتقدم بدارد.