يکي از مطالبي که در اينجا هست مسألۀ اشخاصي است که ادعاي مهدويت ميکردند (متمهديها) شناخت فساد و بطلان اينها خيلي لازم است مخصوصاً بابيه و اينهایي که فعلاً هستند، همچنين مطالعۀ کتابهایي که در رد آنها نوشته شده است، حتي کتابهاي خود آنها چون بعضي ازکتابهايشان بيشتر از کتابهایي که در رد آنها نوشته شده دليل بر بطلانشان هست، در بعضي از کتابهاي ميرزا عليمحمد مطالب و الفاظي هست که وقتي حاج ملاهادي نجمآبادي آنها را در يک جلسه خواند گفت:
او اگر معجزۀ خودش را هذيانگویي و نامربوطگویي قرار داده بود معجزه بود.
لازم است در اطراف وضعيت و پيدايش اينها و کتابهایي که در اين زمينه نوشته شده است مطالعه شود مثلاً کتابي که مرحوم حاج شيخ جواد بلاغي نوشته است، روايات ممتازي دارد که گويا کتاب غيبت فضل بن شاذان پيش ايشان بوده است چون بلاواسطه از آنجا نقل ميکند (البته بعضي ديگر از علما هم اين کتاب را داشتهاند). اين
کتاب جالبي است به فارسي هم ترجمه شده مرحوم آقاي فاني ترجمه کرده است[1] و کتابهاي ديگري هم هست مثل کتاب مرحوم آقای شيخ احمد شاهرودي،[2] کتاب بزرگي است ايشان بعضي از احاديث مشکل و دشوار را مطرح کرده، مثل حديث ابولبيد. اينها رويهمرفته خوب است نه اینکه جواب آنها باشد، جواب آنها خيلي مهم نيست آنها الآن شناخته شده هستند که هويتشان چه بوده است، ولي بههرحال در اين کتابها مطالب ديگري راجع به مهدويت و تحقيقاتي راجع به روايات است.
لازم است همۀ اين کتابها مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا جوانب مختلف کار شما بر اساس اتقان، تحقيق و استحکام باشد.