نقل ميکنند: در آن اوائل که بنا شده بود از مصر دانشجو به اروپا بفرستند، مصريها هيئتهاي مختلفي را فرستادند، اما هر کدام تحت نظر يک شيخ بودند، تا مواظب اخلاق و ديانت آنها باشد تا در آنجا تحت تأثير اخلاق اروپایيها قرار نگيرند، علم آنها را ياد بگيرند ولي دينشان محفوظ بماند آنها وقتي رفته بودند، خبرنگاري رفته بود ببيند وضع آنها چگونه است؟ چه ميکنند؟ ديده بود که اينها صبح زود رفتهاند در کنار درياي مالت، در وقتي که هوا خيلي سرد بود و آب يخ زده بود، اينها با مشت يخ را میشکنند. سؤال کرده بود اينها براي چه اين کار را انجام میدهند؟ گفته بودند: میخواهند نماز بخوانند و براي گرفتن وضو يخها را میشکنند. آن خبرنگار در يکي از روزنامههاي فرانسه نوشته بود: اگر وضعيت به همين صورت ادامه پيدا کند مصريها ما را از بين ميبرند، اينها اگر علم ما را ياد بگيرند، اخلاقيات و معنويت و دين را هم داشته باشند ما همه چيزمان را از دست ميدهيم.
من تشکر ميکنم از شما و از اين عزيزان، سلام مرا به پدران و مادرانتان برسانيد که در چنين مدرسۀ خوبي اسم شما را نوشتهاند.
پدر و مادر بايد تحقيق کنند که معلّمين مدرسه چه کساني هستند، مبادا غربزده باشند، چون ميخواهند امانت بزرگي را به مدرسه بسپارند، افرادي باشند صددرصد امانتدار، آنگونه که خدا و پيامبر میپسندد.
من از پدرها و مادرهاي شما تشکر ميکنم که شما را به چنين مدرسهاي سپردهاند تا نماز و عبادت و قرآن و ولايت را به شما آموزش دهند.
خداوند شما را حفظ کند، اميدوارم اسلام از وجود شما بهرهمند شود و خداوند توفيقات شما را زياد کند و ساير مدارس هم اين خط را همگاني کنند.
اسم بعضي مدارس مناسب نيست، اسم اثر دارد، کسي که به مدرسهاي ميرود که مثلاً به اسم امام جعفر صادق(ع) است اين اسم روي دانشآموزان اثر میگذارد.
موفق باشيد.