روایات درباره مصحف حضرت فاطمه(علیهاالسلام) و محتوای آن
س. کلینی در کتاب کافی از جعفر بن محمد روایت مىکند که به ابیبصیر گفت: «مصحف فاطمه پیش ماست، مردم چه مىدانند مصحف فاطمه چیست؟... مصحفى است سهبرابر قرآنى كه در دست شماست، به خدا حتى یك حرف قرآن هم در آن نیست».
آیا پیامبر(ص) و اصحاب او قرآن فاطمه را میدانستند و از آن خبر داشتند؟ اگر پیامبر(ص) از آن خبر نداشت چگونه اهلبیت از آن باخبر بودند؟
ج. در بین اخبار و احادیث، مخصوصاً احادیثی که محدّثان اهلسنّت نقل کردهاند، روایاتی که متن و مضمون آنها غرابت داشته باشد و مورد استبعاد و استیضاح قرار بگیرد بسیار است.
وقتی بخاری صاحب کتاب بهاصطلاح صحیح، در بین ششصدهزار حدیث مقدار کمی را انتخاب کرده باشد[1]، در این تعداد کثیر حتماً همهگونه حدیث وجود دارد که نمیتوان و نباید آنها را بهحساب اسلام محسوب نمود.
ابنعقده یکی از حافظان حدیث میگوید: یکصدهزار حدیث مسند حفظ دارم و سیصدهزار احادیث دیگر هم نقل میکنم.[2] بااینوجود در همین صحاح، مسانید و
جوامع روایی، مضمون نامقبول وجود دارد و احادیث شیعه هم در حدّ نادر از روایاتی که غرائب داشته باشند منزّه نمانده است.
ازطرفی، صرف غرابت متن هم موجب ردّ روایت نمیشود، ولی در اصل و اساس، همیشه بنا بر عملِ به محکمات روایات است و در مقام تعریف از مذهب و عقیده، باید اصول اصلی را میزان قرار داد و اگر کسی در آنها حرفی دارد ابراز کند.
اصول و اساسی که شیعه با آن ممتاز از فِرَق دیگر است، اصولی است که آیات یا احادیث معتبر، صحیح و بلکه متواتر بر آن دلالت صریح دارد؛ آیات قرآن و سوره هل أتی و آیه (المَوَدَّة فی القُرْبى([3] و (إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا)[4] و آیه تبلیغ (بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّك)[5] و آیات بسیار و احادیث متواتر ثقلین با آن تأکید «مَا إنْ تَمَسَّکْتُم بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أبَداً»[6] و همچنین «لاتُعَلِّمُوهُم فَإنَّهُم أعْلَمُ مِنْکُم»[7] و اعلام رسمی غدیر و احادیث دیگر است.
همچنین، باید متذکّر بود که صرف غرابت متن و استبعاد، مشکلساز نیست وگرنه منکران اسلام و قرآن هم میتوانند اعجازهایی که در قرآن از انبیا مذکور است را مورد انتقاد قرار دهند؛ انقلاب عصا به ثعبان،[8] یا بیرونآمدن ناقه از کوه[9] را آن کسی
که ایمان به خدا ندارد انکار میکند، امّا انکار او، حقیقت و واقعیت را تغییر نمیدهد.
شما و هر مسلمانی که به قرآن اعتقاد دارد این که برای حضرت سلیمان(علیهالسلام) آن همه مقامات باشد و شیاطین برای او بنا و غواص باشند، را قبول دارید. پس چرا استبعاد میکنید که برای شخص پیغمبر(ص) و برگزیدگان از اهل بیتش هم، مقامات خاصه از طرف خداوند متعال باشد؟ اگر شخص، ایمان به عالم غیب و قدرت مطلقه الهیه داشته باشد، اعطای مقامات و علوم خاصه را به آنها استبعاد نخواهد نمود، که همه تحت قدرت خدا قرار دارد، واللهُ هُوَ القادرُ المتَعالُ.
[1]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج2، ص9؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج52، ص72؛ مزی، تهذیبالکمال، ج24، ص442؛ ذهبی، سیر أعلامالنبلاء، ج12، ص402؛ همو، تاریخالاسلام، ج19، ص249.
[2]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج5، ص220؛ ذهبی، سیر أعلامالنبلاء، ج15، ص346 - 347.
[3]. شوری، 23.
[4]. مائده، 55؛ «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند».
[5]. مائده، 67؛ «اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، بهطور كامل (به مردم) برسان!».
[6]. احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص59؛ ترمذی، سنن، ج5، ص328 - 329؛ طبرانی، المعجمالکبیر، ج3، ص65 - 67؛ «تا چندی که به این دو (قرآن و عترت) چنگ بزنید گمراه نخواهید شد».
[7]. هیتمی، الصواعقالمحرقه، ص226 – 227 (باب وصایای پیامبر) و دیگر مصادر اهلسنّت مانند: طبرانی، المعجمالکبیر، ج3، ص66؛ ج5، ص167؛ هیثمی، مجمعالزوائد، ج9، ص164؛ «به آنها چیزی نیاموزید به یقین آنها از شما داناترند».
[8]. اعراف، 107؛ طه، 20؛ شعراء، 32.
[9]. اعراف، 73؛ هود، 64؛ شعراء 155؛ شمس، 13.