سه شنبه: 29/اسف/1402 (الثلاثاء: 9/رمضان/1445)

 جایگاه زید ‌بن ‌علی در بین شیعیان

 س. شیعه میگوید: هرکسى از اهل‌بیت ادّعاى امامت کند و چیزهاى خارق‌العاده‌اى که نشانگر صدق و راستى او هستند ارائه دهد امامت او ثابت مى‌شود، امّا با آنکه زید بن‌ على ادّعاى امامت کرد، شیعیان امامت او را نپذیرفتند؟

ج. از عقاید اصلی شیعه این است كه، امامت با نصّ حضرت رسول‌(ص)  بر امامت شخص و یا نصّ امام قبل بر امامت امام بعد ثابت می‌شود و امور خارق‌العاده و معجزات، تأییدكننده آن نصّ است.

امّا زید فرزند امام علی ‌بن‌ حسین‌(علیهماالسلام) ، از بزرگان فرزندان امام و عالم‌ترین آنهاست كه امام خود را رها نكرد و امام او بعد از پدر بزرگوارش، برادرش امام محمد باقر‌(علیه‌السلام)  است كه پیامبر‌(ص)  به جابر بن ‌عبدالله انصاری بشارت داد كه امام‌باقر‌(علیه‌السلام)  را درك می‌كند و به او فرمود: «هر وقت او را درك كردی، سلام مرا به او برسان».[1]

زید کسی بود که وقتی از ابو‌بكر و عمر از او می‌پرسیدند، تقیّه می‌كرد، ولی در جنگ با بنی‌امیه هنگامی‌که احساس شهادت نمود، فرمود: آنكه از من از ابوبكر و عمر سؤال می‌كرد كجاست؟ آن دو نفر مرا به این حال نشاندند.[2]

 جایگاه زید ‌بن ‌علی در بین شیعیان

 س. شیعه میگوید: هرکسى از اهل‌بیت ادّعاى امامت کند و چیزهاى خارق‌العاده‌اى که نشانگر صدق و راستى او هستند ارائه دهد امامت او ثابت مى‌شود، امّا با آنکه زید بن‌ على ادّعاى امامت کرد، شیعیان امامت او را نپذیرفتند؟

ج. از عقاید اصلی شیعه این است كه، امامت با نصّ حضرت رسول‌(ص)  بر امامت شخص و یا نصّ امام قبل بر امامت امام بعد ثابت می‌شود و امور خارق‌العاده و معجزات، تأییدكننده آن نصّ است.

امّا زید فرزند امام علی ‌بن‌ حسین‌(علیهماالسلام) ، از بزرگان فرزندان امام و عالم‌ترین آنهاست كه امام خود را رها نكرد و امام او بعد از پدر بزرگوارش، برادرش امام محمد باقر‌(علیه‌السلام)  است كه پیامبر‌(ص)  به جابر بن ‌عبدالله انصاری بشارت داد كه امام‌باقر‌(علیه‌السلام)  را درك می‌كند و به او فرمود: «هر وقت او را درك كردی، سلام مرا به او برسان».[1]

زید کسی بود که وقتی از ابو‌بكر و عمر از او می‌پرسیدند، تقیّه می‌كرد، ولی در جنگ با بنی‌امیه هنگامی‌که احساس شهادت نمود، فرمود: آنكه از من از ابوبكر و عمر سؤال می‌كرد كجاست؟ آن دو نفر مرا به این حال نشاندند.[2]

 

 

[1]. طبرانی، المعجم‌الاوسط، ج6، ص12 - 13؛ ابن‌عساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج54، ص257؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، ج10، ص22؛ و دیگر مصادر معتبر اهل‌سنّت.

 

 

[2]. شوشتری، الصوارم‌المهرقه، ص243؛ همدانی، الالفاظ‌الکتابیه، ص163.

 

[1]. طبرانی، المعجم‌الاوسط، ج6، ص12 - 13؛ ابن‌عساكر، تاریخ مدینة دمشق، ج54، ص257؛ هیثمی، مجمع‌الزوائد، ج10، ص22؛ و دیگر مصادر معتبر اهل‌سنّت.

 

 

[2]. شوشتری، الصوارم‌المهرقه، ص243؛ همدانی، الالفاظ‌الکتابیه، ص163.

موضوع: 
نويسنده: