س. چرا شیعیان در مورد فرقههاى دیگر شیعه، مانند فطحیه که امامت بعضى از ائمه را قبول ندارند چیزی كه در ارتداد اصحاب میگویند مطرح نمیكنند، بلکه از افراد این فرقهها اشخاصی را عادل مىدانند؟
ج. ما بهطور مکرر پاسخ مسئله ارتداد و معنای آن را در سؤالهای قبل دادیم و درعینحال مکرّر تذکر دادیم که این سؤالات فرعی در بین دو طایفه بزرگ اسلامی که در یک اصل بزرگ اسلامی باهم اختلاف دارند تضییع وقت است. باید اصل موضوع را به بحث و محاجّه گذارد که همواره مطرح بوده و حق در آنها آشکار شده است.
شما چون میبینید در آن مسائل محکوم شده و محکوم هستید، به این سؤالات که )لایُسْمِنُ وَ لایُغْنی مِنْ جُوعٍ([1] است، خود را مشغول میسازید.
بهجای این سؤال، این سؤال را مطرح کنید که آن چند تن از اصحاب نه همه اصحاب که بدون هیچ وجه مشروعیّت، خود را زمامدار امور مسلمانان شناختند و با نصوص صریح و اعلام رسمی غدیر مخالفت کردند چه عذری دارند؟ و شما در مشروعشناختن حکومت فسقه و فجره در طول تاریخ چه جوابی دارید؟